پسر خوب و خوش تیپ مامان 17 ماه شد

سپنتای عزیزم،عشقم، روحم، نفسم

سلام و هزار تا سلام

هفده ماه از روزهای زیبای زندگی تو گذشت ،516 روز خیلی خیلی خوب و فراموش نشدنی، در کنار هم روزهای فوق العاده ای داشتیم و داریم ، من و تو و بابا علی...

این روزها حسابی بامزه و خوردنی شدی ،موهات دیگه بلند شده و خیلی بامزه تر شدی، دائم سعی میکنی حرف بزنی و کلی کلمه های جدید رو میتونی بگی ، هر کسی تو رو میبینه از با هوش بودنت کلی تعریف میکنه ، همه میگن که خیلی مهربونی .نگاه مهربونت هر لحظه بهمون انرژی میده ، انرژی ای وصف ناشدنی 

پسر قشنگم تو خیلی خوبی اگه هزاران بار هم بگم تو خوبی باز هم کمه...

پسرم به خود میبالم که پسری چون تو دارم و هر لحظه خدای بزرگ را به خاطر وجود نازنینت سپاسگزارم

کلمه ای جدیدی که میگی:دتون  زیتون ، لت  چتر ، دک دو سی چار   یک دو سه چهار ،

سپنتا جون بدون که بابای خیلی خوبی داری شاید بگم بهترین بابای دنیا خیلی دوستمون داره و برای شادی ما تلاش میکنه من که عاشقانه دوستش دارم و تو هم بزرگتر که شدی باید قدردان تمام زحماتش باشی 

این ماه از ششم تا ده بهمن با خاله جون فائزه تهران بودیم که به خاطر بودن خاله جون کلی بهمون خوش گذشت و بعدا که بزرگ شدی باید حتما به خاطر زحماتش ازش تشکر کنی